اگه یه روز تنها شدی... تا کسی نیست دستتو بکن تو دماغت، حالشو ببر!
مشترک گرامی:مسانه ی شما پر شده است لطفا هر چه سریعتر نسبت به تخلیه ی آن اقدام نمایید. ( سازمان کنترل نا محسوس شب ادراری )
به خروسه میگن مرغ چند حرف داره؟ میگه : قربونش برم حرف نداره!
چشمهای درشت و زیبایت را که به من می دوزی و با لبهای زیبا آواز می خوانی . احساس می کنم که بیش از همیشه عاشقت هستم . تو زیبا ترین قورباغه ی این برکه ای
این سیب، بهترین سیب، شکل سیب، سر سیب، کار سیب، گذاشتن سیب، یه سیب، آدم سیب، الافه سیب.
حالا سیب هارو حذف کن. از اول بخونش!
تو مثل خورشید هستی. می دونی چرا؟ چون با همون نگاه اولت می شد فهمید که از پشت کوه اومدی!
بيا مثل دوتا كبوتر پر بكشيم بريم روي بلندترين درخت لونه كنيم... بعد تو تخم بذار، منم ميرم گوجه مي خرم يه املت توپ بزنيم تو رگ!
هر چي زنگ مي زنم آنتن نميده جات بده به مامانت بگو جاتو عوض کنه.
اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چيست؟ طلاق
آرزوي حيوانات مختلف:
آرزوي جوجه تيغي (بغلش کني )
آرزوي پاندا ( عکس رنگي بگيره )
آرزوي گوسفند ( صندلي جلوي وانت بشينه )
آرزوي خر ( نميگم داغ دلت تازه نشه )
به ژاپنیه میگن رفتی قزوین گردش قزوینو چجوری دیدی؟ میگه ناشی باشی تاشی توشه
به ترکه مي گن کجاي تهران مي شيني ؟ مي گه هرجا خسته شدم
ترکه كليدش رو تو ماشين جا ميگذاره، تا بره كليد ساز بياره زن و بچش دو ساعت تو ماشين گير ميكنن
ترکه تو اردبیل میمیره اعلامیه اش رو میزنن به دیوار ... تو انتخابات رای میاره
جملات و اس ام اس های زیبا و عاشقانه
شيطان عاشق خدا بود ... مي خواست تنها عاشقش باشد ... فرياد زد ... خدا نفهميد ! . . . خدا بزرگ بود ... مي خواست عاشقي کند ... آدم را آفريد! . . . سالها پيش آدم خدا را از ياد برد ... آدم عاشق شيطان شد ! اين وسط خدا تنها ماند ... به همين سادگي
شخصي را به جهنم مي بردند . در راه بر مي گشت و به عقب خيره مي شد . ناگهان خدا فرمود : او را به بهشت ببريد . فرشتگان پرسيدند چرا ؟ پروردگار فرمود : او چند بار به عقب نگاه کرد ... او اميد به بخشش داشت
هنر شمشير اينه كه يكي رو دو تا مي كنه،بنازم هنر عشقو كه دو تا رو یکی می کنه
افتادن در گل و لاي ننگ نيست. ننگ در اين است كه آنجا بماني
گفتی دور منو خط بکش ، کشیدم حالا تو در محاصره ی منی!
الهی همیشه مثل چراغ راهنمایی باشی لپت همیشه قرمز،روی دشمنات زرد دلت همیشه سبز
دو چیز هیچ وقت از یاد آدمها نمیره یکی: دوست های خوب یکی: روزهای خوب یه چیز هم هیچ وقت از دل آدمها بیرون نمیره روزهای خوب که با دوستهای خوب داشتی
صبر کن عشق زمين گير شود بعد برو . يا دل از ديده تو سير شود بعد برو . تو اگر کوچ کني بغض خدا ميشکند . صبر کن گريه به زنجير شود بعد برو
تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست من تشنه یک لحظه تماشای تو هستم افسوس که یک لحظه تماشای تو رویاست
عشق عینك سبزیست كه كاه را یونجه می بیند
چندي ست که بيمار وفايت شده ام …... در بستر غم چشم به راهت شده ام …... اين را تو بدان اگر بميرم روزي …... مسئول تويي که من فدايت شده ام
تركه پري دريايي ميبينه و بهش ميگه: تو چقدر خوشگلي، زن من ميشي؟ پري ميگه: من كه آدم نيستم، تركه ميگه: فكركردي من آدمم؟
تو به من بگو زشت! من به تو مي گم قشنگ! بذار جفتمون به هم دروغ گفته باشيم!!...
خبري تاسف بار به دستمون رسيد که : دو تا اصفهاني شيرجه ميزنن تو آب ميگن هر کس زودتر سرش از آب اومد بيرون بايد شام بده هنوز جسد هيچکدومشون رو پيدا نکردن
موز و يه پسته با هم دعواشون ميشه، موز به پسته ميگه: که چي بشه؟ هميشه نيشت بازه؟ پسته ميگه: از تو که بهترم، بخاطر 200 تومن جلوي همه شلوارت رو ميکشي پايين
اگه دیدی یه سوسك دمرو افتاده داره دست و پا میزنه ... نترس باهات كاری نداره فقط داره به قیافت میخنده
تركه سرطان میگیره هركی میاد خونش میگه من ایدز دارم زنش میگه مرد چرا دروغ میگی .میگه میخوام بعد از مرگم كسی بات ازدواج نكنه!!
جهت جلوگیری از گرانی تخم مرغ دولت به تمام خروس ها وام ازدواج می دهد.
سهميه اب براي دستشويي اعلام شد شيعه شش ليتر سني ده ليتر ترک و لر به دليل دو گانه سوز بودن و استفاده از سنگ و کلوخ يک ليتر
ترکه میره پیتزایی میگه یه پیتزا میخواستم طرف میگه بنام؟ ترکه میگه ببخشید بنام خدا یه پیتزا میخواستم!
ترکه داشته نوار خالي گوش ميكرده گريه ميكرده ميگن چرا گريه ميكني؟ميگه دلم واسه خوانندش ميسوزه لال بوده
به ترکه میگن : تولدت کیه ؟ میگه : 5 آذر ، میگن چه سالی ؟ میگه : هر سال
ترکه ميره تو صف نونوايي، شاطره ميگه: نون تا اينجا بيشتر نميرسه، بقيه برن. ترکه ميگه: ببخشيد ميشه جمعتر وايسين نون به ما هم برسه
دیر کردن بهتر از هرگز نکردن است.... پلیس راه قزوین!!!
يه يارو رفت حج نه نماز مي خوند . نه طواف ميكرد نه ...
ازش پرسيدن چرا ؟
گفت به ما گفتن همه چيز با كاروانه
اميدوارم خوشبختي مثل سگ پاچتو بگيره، مثل سوسك از سر و روت بالا بره،
مثل انگل تو وجودت خونه كنه و مثل sms پشت سر هم واست بياد.
به تركه ميگن مبارك باشه ازدواج كردي...ميگه دائمي نيست...اعتباريه
دو تا ترک به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر میگیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید ! ترکه میگه: مگه خودت نمیخوای بیای
تركا ميان يه شعر بسازن كه فارسا رو مسخره كنن، ميگن: تركا گل پسرن فارسا تركِ خرن!
لره میخواسته آتش نشان بشه توی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف آب نباشه چه کار میکنی؟ لره میگه: هیچی تیمّم می کنیم
رشتيه ميخواد به بچه محلهاش ضدحال بزنه٬ميره زن ايدزی ميگيره
قضنفر ميگن: يه ميوه خوشمزه، آبدار و شيرين نام ببر، ميگه: خيار! بهش ميگن: خيار كجاش آبدار و شيرينه؟قضنفر ميگه: با چايي شيرين بخور، نظرت عوض ميشه!
مورچه و يک زرافه باهم ازدواج مي کنند شب عروسي مورچه گم مي شه بعد از يک هفته پيداش مي شه زرافه بهش مي گه اين همه مدت کجا بودي مورچه مي گه :تو راه بودم که بيام بوست کنم
همه جاي دنيا پسر ها و دختر ها در روز نيم ساعت با هم هستند و بيست و سه ساعت و نيم ديگه رو به کارهاي عادي زندگي خودشون مشغولن(خوردن ? خوابيدن? مطالعه? درس خوندن? کار کردن و..) اما تو ايران دختر ها و پسر ها بيست و سه ساعت و نيم به اين فکر مي کنن که چطوري ميشه نيم ساعت با هم باشن
Lovely SMS
چه ساده با گريستن خويش زاده مي شويم و چه ساده با گريستن ديگران از دنيا مي رويم و ميان اين دو سادگي معمايي ميسازيم به نام زندگي
هوس بازان کسي را که زيبا ميبينند دوست دارند اما عاشقان کسي را که دوست دارند زيبا مي ببنند
ساده بودم كه تو را ساده تجسم كردم درد لبخـند تـو را بـا گريـه تبـسم كـردم
اگر دنیا پر از عاشق نباشه تو این دنیا دل صادق نباشه همون بهتر که این دنیا نباشه زمین و اسمون یکجا فنا شه
دنيا مث بازي گل يا پوچ ميمونه .......**... ....با تو گل بي تو پوچ
برنارد شاو : مراقب باشید چیزهایی که دوست دارید به دست آورید وگرنه مجبور خواهید شد چیزهایی را که بدست آورده اید دوست بدارید
هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند
شخصی می گفت من شانزده سال دارم بزرگی به او خرده گرفت که نباید بگویی شانزده سال دارم باید بگویی آن شانزده سال را دیگر ندارم
زندگی پژمردن یک برگ نیست بوسه ای در کوچه های مرگ نیست زندگی یعنی ترحم داشتن با شقایقها تفاهم داشتن
کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت : غرور ، عشق ، دروغ اونوقت کسی از روی غرور برای عشق دروغ نمی گفت
گريه هايم بي صداست عشق من بي انتهاست ردپاي اشک هايم را بگير تابداني خانه عاشق کجاست
روز اول شوخي شوخي جدي شد شوخي ترين جدي عمرم دوست داشتن تو بود و جدي ترين شوخي عمرم از دست دادن تو
خيلي سخته توي پاييز با غريبي آشنا شي اما وقتي كه بهار شد يه جوري ازش جدا شي خيلي سخته يه غريبه به دلت يه وقت بشينه بعد اون بگه كه هرگز نميخواد تو رو ببينه
مردن آن نیست که در سینه ی خاک دفن شوم مردن آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم
اسپانيايي ها ميگن : "عشق ساكت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلندتر است ." ايتاليايي ها ميگن:"عشق يعني ترس از دست دادن تو !" ايراني ها ميگن :"عشق سوء تفاهمي است بين دو احمق كه با يك ببخشيد تمام ميشود
و دریایی و من موجی اسیرم که می خواهم در آغوشت بمیرم بیا دریای من آغوش بر کش نمی خواهم جدا از تو بمیرم
آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم... آن عهد که بستیم به پیمانه شکستیم... ای فاتح هر قلب همان طور که گفتی... ما عهد شکستیم ولی دل نشکستیم
خدايا نسيم نوازش كجاست ... كويرم ، سرآغاز بارش كجاست بيا تا به لبخند عادت كنيم ... به اين راز پيوند عادت كنيم بيا ساده مثل چكاوك شويم ... بيا باز گرديم و كودك شويم
عشق، نردبانی است كه ما را از خود بالا می كشد. عشق، همان فعل انفعالی است كه در برابر گل سرخ به ما دست می دهد. عشق، عزرائیل زیبایی است كه رسید، جسم ما رامی گیرد و قبض روح راامضا می كند عشق، اولین آهی است كه در آیینه كشیده ایم. عشق، اولین حقوق ما از باجه معرفت است. عشق،خرید وفروش با پای عاشق و معشوق است.
قلب من يک جاده تاريک بود / با تو قلبم کلبه پيوند شد / اشک هايم مثل نيلوفر شکفت / حاصلش يک اسمان پيوند شد
الکساندر دوما ميگه : هيچ وقت قول يک پسر بچه را جدي نگير اما هميشه از تهديدات يک دختر بچه بترس
ياد گرفتم که عشق با تمام عظمتش دو سه ماه بيشتر زنده نيست ياد گرفتم که عشق يعني فاصله و فاصله يعني دو خط موازي که هيچگاه به هم نمي رسند ياد گرفتم در عشق هيچکس به اندازه خودت وفادار نيست و ياد گرفتم هر چه عا شق تري ، تنهاتري
خودتو براي ديگران ارام ورق بزن چون اگر تمام بشي مي رند سراغ ديگري
با صد هزار جلوه برون آمدی که من ، با صد هزار دیده تماشا کنم ترا
مينويسم، چون ميدانم هيچ گاه نوشتههايم را نميخواني، حرف نميزنم، چون ميدانم هيچ گاه حرفهايم را نميفهمي، نگاهت نميكنم، چون تو اصلا نگاهم را نميبيني، صدايت نميزنم، زيرا اشكهاي من براي تو بيفايده است، فقط ميخندم، چون تو در هر صورت ميگويي من ديوانهام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر